مرکز مطالعات استراتژیک البرز

مرکز مطالعات راهبردی مطابق با اهداف سند چشم انداز توسعه 20 ساله جمهوری اسلامی ایران

مرکز مطالعات استراتژیک البرز

مرکز مطالعات راهبردی مطابق با اهداف سند چشم انداز توسعه 20 ساله جمهوری اسلامی ایران

مرکز مطالعات استراتژیک البرز

Center for Strategic Studies Alborz
مرکز مطلعات استراتژیک البرز، با همکاری متخصصین و کارشناسان ارشد و دکتری استراتژی و مدیریت در حوزه تجارت، منابع انسانی، بازاریابی و تبلیغات در سال 1385 تاسیس شده و بعنوان اتاق فکر گروه البرز در تهیه و تدوین کلیه طرح هاو پلان های تجاری شرکت ها و موسسات عضو گروه و جاری سازی اهداف استراتژیک و نظارت بر اجرای تحول و توسعه نقش بسیار موثر و پویایی داشته است.
این مرکز طی سال های گذشته با ارائه خدمت به موسسات دولتی و خصوصی و هلدینگ سعی داشته است نقش کوچکی در جهت دستیابی به اهداف توسعه ایران اسلامی در سند چشم انداز 20 ساله ایران 1404 ایفا نماید. ریاست این مرکز بر عهده دکتر سیامک عزیزی می باشد.
سایت حاضر برای نشر و توسعه مقالات، اخبار و اطلاع رسانی همایش های حوزه مدیریت راه اندازی شده است و امیداست مورد استفاده بازدیدکنندگان گرام واقع شود.
تلفن تماس : 22981922
فکس : 22938649
پست الکترونیک : alborzgroup.co@Gmail.com

پیوندهای روزانه
پیوندها

کتاب «بررسی جامعه‌شناختی علل ناکارآمدی سیاست‌ها و برنامه های ضد فساد در ایران بعد از انقلاب» به سفارش مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهور توسط زین‌العابدین افشار به رشته تحریر در آمده است.

در پیشگفتار این کتاب آمده است:

تجربه سال‌های متمادی اجرای سیاست‌های ضد فساد در ایران، بازنمایی خوبی در شاخص‌های برآورده‌کننده وضعیت کشورمان در زمینه کاهش فساد و افزایش شفافیت ندارد. تحقیق، بررسی و مطالعات متعددی در این راستا انجام شده است که فساد چیست؟ چه تأثیراتی بر متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد؟ شهروندان چه دیدگاهی در خصوص وضعیت فساد دارند؟ و کدام متغیرها تأثیر تأثر افزایشی یا کاهشی بر فساد دارند؟

مجموع مطالعات داخلی که در این خصوص انجام شده است، تا بالندگی فاصله دارد. دانستن وضعیت توصیفی و چیستی مهم است اما نوع دیگری از مواجهه با مسأله فساد می‌تواند این‌گونه مطرح شود که تاکنون در کشور ما چگونه با مسأله‌مندی فساد مقابله شده است؟ چه سیاست‌هایی در قبال آن اتخاذ شده و تا چه اندازه سیاست‌های مبارزه با فساد در کاهش آن مؤثر بوده است؟

بنابراین، با دو رویکرد توصیفی و تبیینی می‌توان به این سؤال پاسخ داد. آنچه از منظر سیاستگذاری به کار می‌آید شناختن سازوکارهایی است که بتواند با ارتباط عناصر ساختاری، توصیفی از موفقیت یا عدم موفقیت برنامه‌های تدوین شده ارائه کند.

چگونگی آغاز فرآیند پروژه سیاستی مبارزه با فساد، از یک نقطه تاریک و طی مسیر به سمت روشنایی درس‌های آموختنی بسیاری دارد. بررسی‌های تطبیقی فرآیند مبارزه با فساد نشان می‌دهند که اصلاحات امکان‌پذیر است اما نظام سیاسی مجری و مسئول به ثمر رسیدن آن است. چنانچه در این خصوص نهاد سیاسی بتواند جدیت عملکردشان را به جامعه نشان دهند، حمایت مردمی و اجتماعی را برای طی مسیر کسب خواهد کرد. اجرایی کردن هرگونه سیاست ضد فساد نیازمند «تئوری برنامه» است. یعنی نیازمند توجه به آن هستیم که چه چیز و چگونه انجام می‌شود و چه خروجی دارد.

کتابی که پیش‌رو دارید با هدف بررسی تئوری برنامه ضدفساد در کشور تدوین شده است. این کتاب بر اساس جوهره ترکیب-شناختی رویکرد رئالیستی نگارش شده است. ارزشیابی رئالیستی از معرفت‌شناسی (تئوری برنامه‌ها) شروع می‌شود و به هستی‌شناسی (زمینه)، روش‌شناسی، برنامه‌ریزی ختم می‌شود.

این کتاب با مفروض داشتن مداخله فعال (برنامه، سیاست) ضد فساد در ایران، بررسی می‌کند که اقدامات سیاستی ضد فساد در ایران چیست؟ چه مکانیسم‌هایی، در چه زمینه‌هایی فعال شدند و چه پیامدهایی را شکل دادند. بنابراین توجه به مکانیسم‌های مؤلد کاهش فساد، ترتیب و توالی سیاست‌های ضد فساد، اصول ضروری است که انتظار می‌رود خواننده این کتاب به آن توجه داشته باشد.

همچنین این کتاب به خواننده کمک می‌کند درکی در این خصوص کسب کند که چگونه خروجی مداخله، مکانیسم برنامه سیاستی ضد فساد را فعال می‌کند و اینکه چگونه مکانیسم برنامه پیامد ضد فساد را رقم خواهد زد. از این رو می‌توان گفت رویکرد رئالیستی توهم ارزیابی عملکرد مدیران نسبت به دستیابی اهداف برنامه‌ریزی‌شده را کاهش می‌دهد.

ارزیابی عملکرد تنها نشان می‌دهد خروجی مورد نظر حاصل شده است یا نه. اما توضیح نمی‌دهد چه مکانیسم‌هایی و چگونه پیامد مورد نظر را رقم زده/نزده است. اما الگوی مطالعاتی تحلیل رئالیستی بر اساس مداخله-زمینه-مکانیسم برنامه-پیامد است. این الگوی تحلیلی بررسی می‌کند که اگر سیاست ضدفساد نتوانست موفق باشد، به این دلیل است که فرآیندهای مداخله نتوانسته است مکانیسم برنامه را در زمینه و بستر اجرا فعال کند.

 

کتاب پیش‌رو متشکل از هفت فصل است:

فصل اول به چیستی و مسأله‌مندی فساد می‌پردازد.

فصل دوم تبارشناسی نظریه‌های فساد است.

در این فصل خواننده با کلیاتی در ارتباط با زمینه نظری رویکردهای تبیینی ضد فساد دامنه، عملکرد، هدف و منطق تحلیلی آن‌ها آشنا می‌شوند.

خوانندگانی که با رویکرد روشی ارزشیابی رئالیستی آشنایی ندارند، می‌توانند این بحث را در فصل‌های سوم و چهارم کتاب دنبال کنند.

بر اساس الگوی روشی ارائه شده در این دو فصل، سیاست‌های ضدفساد ایران در فصل‌های پنجم و ششم ارزیابی و بررسی می‌شود.

 

نتایج بررسی انجام‌شده در مجموع شش فصل حاکی است که به طور کلی در دوره بعد از انقلاب، هفت سیاست یا برنامه ضد فساد، وجود داشته است. هر یک از این سیاست‌ها، بر اساس تئوری برنامه نهفته و مندرج در آن‌ها معطوف به تحقق پیامد خاصی و از آن طریق، تأثیر بر کاهش فساد بوده است. برنامه‌ها شامل از بین بردن فرصت فساد، بازدارندگی و مجازات، شفافیت و جریان آزاد اطلاعات، آزادسازی و انحصارزدایی، تنظیم امور بودجه‌ای و مالی، آشکاری و حساب‌کشی، برنامه اصلاح نظام اداری، شایسته‌سالاری و فرهنگ سازمانی است. در اینجا، به دلیل محدودیت‌های تحقیق، تئوری برنامه آزادسازی اقتصادی (خصوصی‌سازی) مدنظر قرار گرفته است. نتایج نشان می‌دهد خصوصی‌سازی به عنوان یک مداخله فعال در فضای اقتصادی کشور، نتوانسته است مکانیسم رقابت و انحصارزدایی را فعال کند. فضای کسب و کار نامناسب و نبود آزادی اقتصادی مکفی بستری است که مکانیسم رقابت نتوانسته است در آن رشد کند. حاصل عقیم ماندن مکانیسم رقابت در لابه‌لای بستر فعالیت خود، کاهش نیافتن فساد است.

این کتاب، بخشی از پروژه‌های متعدد سیاستی مقابله با فساد است که در طول سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ در دستور کار مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری قرار داشته است. این مرکز در طول این سال‌ها تلاش کرده با مطالعه، ارزیابی، ارائه پیشنهادات سیاستی و تدوین پیش‌نویس مطالعاتی بتواند زمینه‌ای برای بازنگری در سیاست‌های ضد فساد کشور فراهم کند و مکانیسم‌های جا مانده مجدداْ بازنگری و اصلاح شوند.

برای مطالعه و دریافت متن کامل این گزارش، روی لینک زیر کلیک کنید.

دریافت متن کامل «کتاب بررسی جامعه‌شناختی علل ناکارآمدی سیاست‌ها و برنامه های ضد فساد در ایران بعد از انقلاب»