نویسنده: اریکا مارات
ترجمه: سمیه زنگنه، عضو گروه مناسبات استراتژیک اوراسیا -خاورمیانه
فاجعه سیاسی و انسانی در افغانستان تهدیدی برای افزایش گرایش های استبدادی در تاجیکستان و ازبکستان است. با خروج نیروهای آمریکایی و ائتلافی از افغانستان و تسلط سریع طالبان، کشورهای همسایه آسیای مرکزی بار دیگر در کانون توجه بین المللی قرار گرفتهاند. کشورهایی که با افغانستان مرز مشترک دارند - تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان - اکنون در ارائه پشتیبانی از اقدامات امنیتی برای مردم افغانستان و همچنین رسیدگی به نگرانی های امنیتی خود حیاتی هستند.
افغانستان تحت کنترل طالبان برای کشورهای آسیای مرکزی چیز جدیدی نیست. طالبان بلافاصله پس از استقلال این منطقه از اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ به سرعت در سراسر افغانستان گسترش یافت. اما برخلاف دهه ۱۹۹۰ ، زمانی که کشورهای آسیای مرکزی مستقل شدند و آینده آنها نامشخص به نظر می رسید، تحولات امروز در افغانستان برای تمایل به سرکوب مخالفان داخلی و بهره مندی از بحران های امنیتی برای تحکیم قدرت خود، آشکار شده است.
تاجیکستان نمونه بارز تغییرات داخلی است که از دهه ۱۹۹۰ رخ داد. کشور تاجیکستان با یک جنگ داخلی بین دولت سکولار پساکمونیسم و مخالفان مذهبی-سیاسی تقسیم شد. در تابستان ۱۹۹۷ ، میانجی گری روسیه و ازبکستان، اندکی پس از تصرف کابل توسط طالبان انجام شد. امامعلی رحمان ، رئیس جمهور تاجیکستان (که در آن زمان به نام رحماناف شناخته می شد) کنترل کل کشور تاجیکستان را نداشت. این امر آموزش دینی و قاچاق مواد مخدر توسط جنبش اسلامی ازبکستان وابسته به القاعده در مناطق دور افتاده این کشور را ممکن کرد.
امروزه حکومت رحماناف یکی از طولانی ترین حکومتهای مستبد جهان است. در دو دهه گذشته، او رژیم خود را تثبیت کرد، مخالفان را از دولت پاکسازی کرد و اکنون بر اساس گزارش ها در حال آماده سازی انتقال قدرت به پسر ۳۳ ساله خود رستم امامعلی است. کنترل قدرت، دغدغه اصلی رژیم او است و هرگونه تصمیم گیری در مورد افغانستان تحت تأثیر این هدف سیاسی است.
از نظر سیاسی، امروزه، ازبکستان کشوری بازتر از دهه ۱۹۹۰ است. با این حال، شوکت میرضیایف، رئیس جمهور فعلی این کشور در ماه اکتبر امسال مجدداً انتخاب می شود و میکوشد از هرگونه بی ثباتی داخلی ناشی از طالبان در افغانستان جلوگیری کند. به عنوان مثال ، ازبکستان ۸۴ سرباز ارتش افغانستان را که روز یکشنبه از مرز عبور کردند، بازداشت کرد.
سابقه افراطگرایی
تاجیکستان و ازبکستان نیز با نگرانی های امنیتی روبرو هستند. طالبان تقریباً تمام استان های همجوار آسیای مرکزی از جمله شهرهای قندوز و شبرغان و پست مرزی شیرخان را اشغال کرده اند. گفته می شود صدها تاجیک در رده های سنی مختلف در اتحاد با طالبان می جنگند. رحماناف احتمالاً بیشتر نگران تاجیک های افغانستان است که رژیم خود را به چالش بکشند، تا افراطی شدن تاجیک ها در داخل کشور.
حدود ۴۰۰۰ تاجیک و ازبک در اواسط سال ۲۰۱۰ به داعش پیوستند، از جمله چندین مقام عالی رتبه امنیتی. پس از از دست دادن مواضع داعش در سوریه و عراق ، بسیاری از مبازران آسیای مرکزی به افغانستان نقل مکان کردند. هر دو کشور تمایلی به بازگرداندن شهروندان خود ندارند ، زیرا از خطر قریب الوقوع داعش-خراسان (داعش-ک) ISIS-Khorasan _ISIS-K)) در خاک افغانستان نگران هستند. اما آنها رویکردهای متفاوتی را انتخاب کردهاند. تا به امروز، دولت رحماناف در مورد این جنبش سکوت کرده است، در حالی که ازبکستان، مذاکرات مستقیم با طالبان داشته است. هنوز مشخص نیست که آیا تاجیکستان با طالبان رابطه برقرار می کند یا خیر.
داعش-ک ( ISIS-K)، توسط شبه نظامیان پاکستانی رهبری میشود و میخواهد در سراسر افغانستان، پاکستان، آسیای مرکزی و ایران گسترش یابد. چشم اندازهای داعش نیرومند به عوامل زیادی بستگی دارد، از جمله پویایی جنگ بین داعش و طالبان و همچنین این که آیا داعش می تواند هزینههای عملیات خود را تأمین کند و اینکه آیا کشورهای آسیای مرکزی در آینده رادیکال خواهند شد یا خیر.
فرار نیروهای نظامی و پناهندگان افغان به تاجیکستان و ازبکستان به طور گسترده گزارش شده است. چنین عبورهایی قبلاً انجام شده بود، اما کمتر و در مقیاس کوچکتر. با وجود این سابقه ، پناهندگان بیشتر به سمت ازبکستان رفتهاند تا تاجیکستان.
توجه بین المللی
سران کشورهای آسیای مرکزی اخیراً علاقه بیشتری به ایجاد راه حل های مشترک برای مشکلات منطقه نشان داده اند. هفته گذشته پنج رهبر (قزاقستان ، قرقیزستان ، تاجیکستان ، ترکمنستان و ازبکستان) در اقامتگاه آوازا در کنار دریای خزر در ترکمنستان دیدار کردند. آنها تصویری از وحدت ارائه کردند. اما چشم انداز چنین همکاری مشخص نیست ، به ویژه با توجه به ادامه اختلافات مرزی در دره فرغانه در شرق ازبکستان، جنوب قرقیزستان و شمال تاجیکستان و سطوح مختلف توسعه اقتصادی.
پنج کشور آسیای مرکزی اکنون در شرایطی قرار گرفته اند که توجه ژئوپلیتیکی ایالات متحده ، روسیه و چین افزایش یافته است. دولت آمریکا مذاکرات نزدیکی را با دوشنبه و تاشکند در مورد آینده همکاری های امنیتی و نصب ایستگاه احتمالی برای عملیات در افغانستان انجام داده است. روسیه در حال آموزش نظامی با ازبکستان و تاجیکستان است. گفته می شود که چین در خاک تاجیکستان تاسیسات نظامی دارد. سایر بازیگران بینالمللی نیز علاقمند به ارائه پشتیبانی برای پاسخ نظامی موثرتر به نفوذ احتمالی مرزها از افغانستان هستند.
افزایش توجه بین المللی به کشورهایی مانند تاجیکستان و ازبکستان فرصتی دوباره برای استفاده از منافع خارجی برای تحکیم بیشتر کنترل داخلی - و در مورد تاجیکستان ، برای دستیابی به انتقال قدرت از پدر به پسر – فراهم میکند.
رحماناف به احتمال زیاد به افغانستان به عنوان یک دشمن خارجی نگاه میکند و بر این اساس پیگرد مخالفان را در داخل کشور گسترش می دهد و آنها را به رادیکالیسم مذهبی متهم می کند. او همچنین ممکن است از کمک های خارجی، از جمله نظامی و امنیتی برای تقویت دستگاه های سرکوبکننده داخلی خود استفاده کند. تا به امروز، کمیته دولتی امنیت ملی تاجیکستان، نهادی که حق حمایت از ملت را دارد، که غالباً هم از حمایت غربی برخوردار است نیز در سرکوب مخالفان سیاسی داخلی و نقض حقوق بشر نقش داشتهاست. اما صداهای مستقل در کشورهای آسیای مرکزی نشان میدهند که تنها رفاه شهروندان آنها می تواند از افراط گرایی بیشتر جلوگیری کند.
فرصتی برای سرکوب مخالفان
قزاقستان و ازبکستان منابع و اراده سیاسی بیشتری برای رهایی مردم از فقر و گسترش فرصت های آموزشی دارند. دولت تاجیکستان چنین احساساتی ندارد. مهاجران تاجیکی خارج از کشور ۲,۵ میلیارد دلار حواله یا بیش از یک سوم تولید ناخالص داخلی خود را ارسال می کنند و این یکی از وابسته ترین کشورهای جهان به مهاجران است. رحماناف در طول رهبری خود برای معکوس کردن این روند اقدامی انجام نداد.
چالش دیگر منطقه افزایش قاچاق مواد مخدر است که به جنایات سازمان یافته دامن می زند. افزایش بی ثباتی در افغانستان ممکن است منجر به صادرات بیشتر موادمخدر از طریق کشورهای آسیای مرکزی شود. گزارش شده است که نهادهای دولتی تاجیکستان نیز در قاچاق مواد مخدر دخیل هستند. سالها حمایت ایالات متحده و اتحادیه اروپا از اقدامات مبارزه با مواد مخدر در تاجیکستان ممکن است تمایلات خودکامه را عمیقتر کرده باشد.
در مجموع ، ممکن است کشورهای آسیای مرکزی پتانسیل کمک به ثبات در افغانستان را داشته باشند، اما دولت های منطقه این بحران را فرصت جدیدی برای قدرت خود میبینند. مقامات سیاسی ممکن است توجه بین المللی به تحولات افغانستان را بهانه ای برای سرکوب مخالفان داخلی خود قرار دهند.
Source: Erica Marat,
Available at:
(Published on: ۱۷/۸/۲۰۲۱). Accessed on: ۱۸/۸/۲۰۲۱)
جهت ارجاع علمی: اریکا مارات، « همه نگاه ها به آسیای مرکزی است»، مترجم: سمیه زنگنه، تاریخ انتشار در سایت مرکز: ۱۴۰۰/۵/۲۸
https://www.cmess.ir/Page/View/۲۰۲۱-۰۸-۱۹/۴۸۴۸