مقایسه مدیران ایرانی و پرتغالی در زمینه
شهامت مدیران در تصمیم گیری
حاصل بررسی و یافته های یک پژوهش که به منظور بررسی طرزتلقی و تفاوتهای مدیران ایرانی و پرتغالی نسبت به تاثیر شهامت مدیریتی بر جنبه های راهبردی "استراتژیک " و اجرایی بنگاههای تحت سرپرستی آنها انجام شد، موضوع یک سخنرانی در خانه مدیران بود.
در این سخنرانی دکتر سیدجعفر علوی رئیس بخش اقتصاد و مطالعات شهری دانشگاه ایالتی شرق تنسی آمریکا درباره یافته های یک پژوهش درباره هشتاد مدیر پرتغالی و سی ویک مدیر ایرانی و تفاوتها و همسانیهای آنها توضیح داد.
این استاد اقتصاد که در جمع اعضای خانه مدیران و مدیران بخشهای مختلف صنعت و اقتصاد سخن می گفت ضمن بررسی وضعیت دو کشور ایران و پرتغال دردودهه گذشته ، ویژگیها و شهامت مدیران را موردتوجه قرار داد. وی گفت : نخستین کاراین است که از شهامت در مدیریت تعریفی داشته باشیم . وقتی از شهامت در مدیران سخن می گوئیم منظور وقتی است که مدیر تصمیمی می گیرد و تنها به منفعت شخصی نمی اندیشد بلکه منفعت کل سازمان را مدنظر دارد. گاهی تصمیماتی را که مدیر می گیردصحیح است اما مافوق او با آنها مخالف است این به معنای شهامت است .
مهمترین اصل که برای تجارت بین المللی یا سرمایه گذاریهای مشترک میان کشورهای مختلف مهم است ، آشنایی مدیران از یکدیگر است . وقتی یک کشور در کشور دیگری قصد تجارت دارد باید از روحیات مدیران کشور هدف ، آشنایی کامل داشته باشد. مدیران در مذاکرات خود باید بدانند که طرف مقابل خود تاچه اندازه انعطاف پذیر است ، چه زمان انعطاف نشان می دهد و چه زمان منعطف نیست . وقتی قرار است سرمایه گذاری در یک کشور انجام شود باید مطالعه کرد که مدیران آن کشور کجا محکم روی حرف خودایستادگی می کنند و کجا شل می آیند یا کجا تحت فشار دولتهای خود هستند.
دکتر علوی به نقاط تشابه بین کشور ایران وپرتغال ازنظر صنعتی و فرهنگی اشاره کرد وچنین گفت ; پرتغال ازنظر صنعتی بودن در اروپاکشوری است فقیر و کمتر صنعتی شده است .کشور پرتغال ازنظر مسایل خانوادگی و مسایل دینی و مذهبی بسیار به ایران نزدیک است . ازنظراقتصادی طی سالهای 1970 تا 80 وضع خوبی در اروپا نداشت بلکه رشد منفی داشته است . امادر سال 1990 به بعد رشد منفی و تورم بالای خود را به خوبی کنترل کرده است و به مرور به سمت اقتصادی با رشد مثبت رفته است و امروزدر اقتصاد خود به شکوفایی رسیده است . درایران نیز اقتصاد درحال شکوفایی است .سرمایه گذاریها در حال انجام است ، قوانین قراراست تغییر کند و امنیت برای خارجیان وسرمایه گذاران خارجی فراهم شود. وی ادامه داد،درباره سرمایه گذاری چه در ایران و چه در خارج باید گفت شرکتهای سرمایه گذار باید با فرهنگ مدیران یا کشور طرف مقابل خود بخوبی آشناباشند. تا رفتار و عکس العمل های سرمایه گذاران خارجی را بتوانند حدس بزنند. اینگونه است که می توان بخوبی تصمیم گرفت ، سرمایه گذاری کردو به جلو پیش رفت .
قدرت تصمیم گیری در مدیریت
سخنران در بخشی از سخنان خود گفت :تجارب متعدد نشان داده است که شهامت درمدیریت باعث بالارفتن اعتبار مدیران نزدکارکنانشان خواهدشد. چرا که کارمندان وقتی ببینند مدیر در تصمیم گیریهای خود، از خودشهامت نشان می دهد، احترام بیشتری برای اوقائل هستند. یک مدیر باشهامت خود فرهنگ سازمانی را نیز تقویت می کند.
دکتر علوی ادامه داد، در یک تحقیقات ازمدیران ایرانی و پرتغالی پرسش شده است که آیامدیران باید فراتر از منافع شخصی خود درتصمیم گیریهای خود عمل کنند یا خیر؟ چنین نتیجه ای حاصل شده است : 60 درصد از مدیران ایرانی و 80 درصد از مدیران پرتغالی به این پرسش پاسخ مثبت داده اند. به عبارت دیگر آنهااعتقاد دارند که یک مدیر در حین تصمیم گیری باید منافع شخصی خود را کنار بگذارد این مدیران درجایی دیگر در پاسخ به این پرسش که آیا شهامت در تصمیم گیری باعث افزایش احترام مدیر نزد کارکنان می شود، پاسخهای مثبت داده اند. مدیران ایرانی 84 درصد و مدیران پرتغالی 93 درصد به این پرسش مثبت اندیشیده اند. درجایی دیگر از این مدیران سوال شده است ، شهامت در تصمیم گیری ، آیا باعث فرهنگ سازی مثبت در سازمان می شود؟ که 74درصد از مدیران ایرانی و 94 درصد از مدیران پرتغالی به این پرسش پاسخ مثبت داده اند. درمقایسه پاسخها متوجه می شویم که اختلاف دیدگاهها درباره این پرسش زیاد است . شایان ذکراست که مدیران پاسخ دهنده به پرسشهای مطرح شده در ایران بیشتر از بخش دولتی و در پرتغال بیشتر از بخش خصوصی بوده اند.
وجود آماری چنین پرسش و پاسخهایی باعث می شود تا مدیران با همتاهای داخلی یاخارجی خود بیشتر آشنا شوند و وقتی پشت میزمذاکره می نشینند، شناخت خوبی از طرزتفکر،شخصیت و روحیات یکدیگر داشته باشند.درنتیجه ، نتایج خوبی از مذاکرات خود بدست می آورند.
این استاد اقتصاد افزود، از گروه دیگری ازمدیران ، چهار پرسش کلی پرسیده شد که پاسخهای قابل توجهی ارائه کرده اند مثلا درپاسخ به این سوال که آیا پیشبرد منافع شخصی مهمتر است یا رشد شخصیت ؟ گفته اند، رشدشخصیت مهمتر است که مدیران ایرانی 52درصد و مدیران پرتغالی 35 درصد به این پرسش امتیاز داده اند.
پرسش دوم این بود که آیا شما تصمیمی می گیرید با علم بر اینکه مدیر ارشد شما با این تصمیم مخالف است ؟ که با پاسخهای مثبت 52درصد از مدیرانی ایرانی و 85 درصد از مدیران پرتغالی ، روبرو بوده ایم . پرسش سوم ، آیا شمامنافع درازمدت سازمانتان را درنظر می گیریدحتی اگر بدانید طی سه سال آینده سازمان سودآور نخواهدبود؟ 42 درصد از مدیران ایرانی و 75 درصد از مدیران پرتغالی به این پرسش پاسخ مثبت داده اند.
به پرسش چهارم که می پرسد، آیا حاضرید بایک عمل شجاعانه موقعیت سازمان را طوری تغییر دهید تا ایجاد رقابت شدید کنید؟ یا به عبارت دیگر خط جدیدی برای سازمانتان طراحی نمائید؟، اینگونه پاسخ داده شده است :39 درصد از مدیران ایرانی در مقابل 77 درصد ازمدیران پرتغالی به این پرسش مثبت فکر کرده اندکه این اختلاف زیادی است .
نکته قابل توجه این است که از گروه اول بطور ذهنی پرسش شد که آیا شهامت درتصمیم گیری خوب است پاسخ دادند، بله خوب است و وقتی از مدیران گروه دوم "ایرانی وپرتغالی " آمار فوق تهیه شد، همگی دیدگاه وپاسخهای مثبت داشتند. اما در یک پرسش از این مدیران سوال شد که آیا شخص شما حاضرید که در واحد تحت مدیریتی خود این کارها را عملاانجام دهید؟ پاسخهای منفی دادند!
دکتر علوی گفت ، از گروه سومی از مدیران ایرانی و پرتغالی سه فرضیه یا سه پرسش اساسی پرسیده شد. در پرسش نخست سوال شد، به چه نوع مدیر یا مدیرانی باید پاداش داد "پاداش می تواند ارتقاء نیز باشد". 39 درصد از مدیران ایرانی اعتقاد داشتند که مدیرانی باید پاداش بگیرند که بتوانند مسایل و مشکلات حیطه کارخود را بخوبی شناسایی کنند و عکس العمل های مناسبی درباره آنها از خود نشان دهند. این رقم برای مدیران پرتغالی 56 درصد بود. هر دو قشرمدیران ایرانی و پرتغالی اعتقاد داشتند که سیستم سازمانی باید به گونه ای باشد که مدیران به راحتی بتوانند مشکلات را شناسایی و حل کنند.
پرسش دوم این بود که آیا پاداش یا ارتقاء راتنها باید به مدیرانی اختصاص داد که کمترین اشتباه را مرتکب شده باشند؟ 26 درصد ازمدیران ایرانی و 79 درصد از مدیران پرتغالی بااین پرسش موافق بودند.
از پرسش دوم یک پرسش جانبی شکل می گیرد و آن این است که چه کسی کمترین اشتباه را مرتکب می شود؟ کسی که زیاد کارمی کند و یا مدیری که وقت کمتری صرف کارهامی کند. روشن است که اگر کسی زیاد کار کندضریب اشتباهات او نیز افزایش می یابد.
در پرسش سوم از گروه سوم مدیران آمده است ، آیا مدیران باید براساس کارشان ارتقاءیابند؟ به عبارت دیگر شهامت در مدیریت مدیران باعث بالارفتن یا ارتقای آنها می شود؟ 55 درصداز مدیران ایرانی و 83 درصد از مدیران پرتغالی اعتقاد داشتند، مدیر اگر کاری کند قابل توجه ،ارتقاء می یابد.
نتیجه گیری
دکتر علوی در بخش پایانی سخنان خودچنین گفت : آمار ارائه شده نشان می دهد که مدیران ایرانی و پرتغالی از نظر فکری و فرهنگی معتقدند که شهامت در مدیریت مساله ای است مهم و در تصمیم گیری شهامت اصل مهمتری است . چرا که شهامت در مدیریت و تصمیم گیری باعث افزایش احترام نزد کارکنان و مدیران ارشدمی شود درنتیجه باعث بالارفتن میزان موفقیت وموقعیت سازمان نیز خواهدشد.
اما اینکه چرا مدیران موردپرسش این تحقیقات حاضر نیستند جدای بحث تئوری این تحقیقات ، درعمل به شهامت و اتخاذ تصمیمات شخصی در واحد تحت مدیریتی خود دست بزنند، ریشه در مسایل فرهنگی ندارد. بلکه ناشی از جو اقتصادی و میزان نقش دولت در سازمانهااست . اما کلا می توان نتیجه گیری کرد که مدیران ایرانی و پرتغالی ازنظر فکری در یک سطح می اندیشند ولی مدیران ایرانی پیوسته ازبالادست خود موردپرسش هستند و از رشدخوبی نسبت به مدیران پرتغالی برخوردارنیستند. اگرچه طی چند سال اخیر به مدیران تحصیلکرده تبدیل شده اند.
سازمانهای پرتغالی همواره روبه کوچک شدن هستند و در ایران این روند عکس است .میزان کار و فعالیت مدیران پرتغالی 10 ساعت کار فعالانه در روز است و از مسایل جناحی دورهستند.