مرکز مطالعات استراتژیک البرز

مرکز مطالعات راهبردی مطابق با اهداف سند چشم انداز توسعه 20 ساله جمهوری اسلامی ایران

مرکز مطالعات استراتژیک البرز

مرکز مطالعات راهبردی مطابق با اهداف سند چشم انداز توسعه 20 ساله جمهوری اسلامی ایران

مرکز مطالعات استراتژیک البرز

Center for Strategic Studies Alborz
مرکز مطلعات استراتژیک البرز، با همکاری متخصصین و کارشناسان ارشد و دکتری استراتژی و مدیریت در حوزه تجارت، منابع انسانی، بازاریابی و تبلیغات در سال 1385 تاسیس شده و بعنوان اتاق فکر گروه البرز در تهیه و تدوین کلیه طرح هاو پلان های تجاری شرکت ها و موسسات عضو گروه و جاری سازی اهداف استراتژیک و نظارت بر اجرای تحول و توسعه نقش بسیار موثر و پویایی داشته است.
این مرکز طی سال های گذشته با ارائه خدمت به موسسات دولتی و خصوصی و هلدینگ سعی داشته است نقش کوچکی در جهت دستیابی به اهداف توسعه ایران اسلامی در سند چشم انداز 20 ساله ایران 1404 ایفا نماید. ریاست این مرکز بر عهده دکتر سیامک عزیزی می باشد.
سایت حاضر برای نشر و توسعه مقالات، اخبار و اطلاع رسانی همایش های حوزه مدیریت راه اندازی شده است و امیداست مورد استفاده بازدیدکنندگان گرام واقع شود.
تلفن تماس : 22981922
فکس : 22938649
پست الکترونیک : alborzgroup.co@Gmail.com

پیوندهای روزانه
پیوندها

í نگار آذری سوره

 چکیده:

 جامعه انسانی، امروز و همچنین در آینده بر اساس دانش استوار است. تولید دانش از جمله مهمترین فعالیتهایی است که برای شرکت های بزرگ چند ملیتی و به طور کلی برای جامعه ایجاد ارزش می کند. در حال حاضر دانش، بزرگترین دارایی یک سازمان تلقی می شود که با به کارگیری صحیح می تواند نقش بسیار موثری در موفقیت سازمان ایفا نماید. نقش دانش و بخصوص دانش ضمنی(tacit knowledge) در ایجاد مزیت رقابتی ، بهبود عملکرد و درنهایت موفقیت یک سازمان، اهمیت فوق العاده ای دارد.امروزه موضوع تولید دانش در کلیه سازمانها و موسسات در حال شکل گرفتن است و در برخی موارد دامنه آن به مسائل برون سازمانی و حتی فرا مرزی گسترش یافته است. از آنجایی که مدیریت دانش به موضوع تجارت بین الملل مرتبط است، یکی از مهمترین مسائل در این زمینه کمبود هایی است که در ابعاد فرایند محور و مسائل تکاملی دانش سازمانی وجود دارد.

 

مدیریت دانش در شرکتهای چند ملیتی سنتی

مسئله پیچیدگی بازار علاوه بر پیشرفتهای داخلی سازمانی، موجب تغییر روش در سازماندهی فعالیتهای داخلی و خارجی شرکتها در خصوص داراییهای ملموس و غیرملموس شده است.

در شرکتهای چند ملیتی سنتی ، اطلاعات جزء اولین دارایی های غیرملموس محسوب می شود. از مهارتهای مدیریت دانش در جهت سفارشی نمودن اطلاعات (customize) به صورت متمرکز و به طور مشخص برای انتقال فوت و فن کاری به بازار های جدید استفاده می شود. این رویکرد بر اساس استراتژی جهانی شدن و بین المللی نمودن برمبنای صادرات بنا نهاده شده واز دهه 1960 در بسیاری از شرکتهای ژاپنی استفاده می شد که با استفاده از این روش و بر اساس اثربخشی مقیاس انتخابی(scale efficiencies) به ایجاد ارزش افزوده در حوزه‌هایی مثل توسعه محصول، تهیه و تدارک و تولید پرداخته اند.


مدیریت دانش و IT در شرکتهای چند ملیتی سنتی

شرکت چند ملیتی سنتی برای کسب و ذخیره اطلاعات مربوط به کارکنان، مشتریان، رقبا، تامین کنندگان و قوانین سازمانی ازIT استفاده می کند. این اطلاعات که از طریق محیط داخلی یا خارجی کسب می شود، معمولا" به عنوان اسناد یا داده های خام در سیستم های بزرگ بانک اطلاعاتی، انبار    داده ها و یا با به کارگیری برنامه های نرم افزاری مدیریت اسناد ذخیره می شود. نرم افزارهای اطلاعاتی مربوطه ارائه دهنده منابع اطلاعاتی متمرکز، فرایندها و مهارتهای عملیاتی یا تولید دانش توسط گروههای تسهیل کننده یافت اسناد و انتشار دانش هستند. دفاتر مرکزی (HQ) به عنوان کارگزاران اطلاعاتی (information brokers)عمل می‌کنند که مسئولیت هماهنگی و کنترل جریان اطلاعات را جهت کسب سود در مقیاس اقتصادی تولید و خدمات (economies of scale) برعهده دارند.

 

مدیریت دانش در شرکتهای چندملیتی شبکه ای(شبکه های دانش)

عموم براین باورند که دلیل عمده وجود شرکتهای چند ملیتی، قابلیت انتقال و استفاده ازدانش به طور اثربخش در محیط بین سازمانی (intra- corporate) است. سازمانهای چند ملیتی برجسته کنونی، به روش شبکه ای به دانش دستیابی پیدا می‌کنند زیرا منابع مزیتهای رقابتی غالبا" خارج از شرکت آنها و در شبکه ارتباطاتی که شرکت در آن نهادینه شده است، یافت می شود.

در شرکتهای شبکه ای، دانش به عنوان اصلی ترین دارایی دارای ارزش افزوده شناخته شده است زیرا سازمانها با پشت سرگذاشتن محیط کاملا" رقابتی و تجارت جهانی ، در جستجوی فرصتهای جدید بازار هستند . این موارد می تواند دلیلی بر شکل گیری هم پیمانان مشترک در دهه 1990 باشدکه به دلیل اهداف مبتنی بر دانش برانگیخته شد. منطق ایجاد پیمانهای مبتنی بر دانش، ایجاد اثرات هم افزایی از طریق ترکیب موثر پایگاههای دانش شرکتهای هم پیمان است. درنتیجه انتظار می رود پایگاههای دانش شرکتهای مرتبط گسترش یابد زیرا شرکتها به طور همزمان بهترین راهکارها را مبادله نموده و قابلیتهای مبتنی بر دانش جدید ایجاد خواهند نمود که درنهایت موجب تسهیل در امور روزمره کاری خواهد شد.

«بنگاههای اقتصادی برنامه های کاربردی مختلف IT از قبیل سیستمهای هوشمند کسب و کار را به کار می گیرند تا از این طریق حجم عظیم اطلاعات را شناسایی و تجزیه و تحلیل کنند».

در شرکتهای چند ملیتی که به صورت شبکه ای سازماندهی شده اند، دانش ثبت، کدگذاری، ذخیره و طبقه بندی می شود تا در کل سازمان جهت کاربردهای مختلفی مورد استفاده قرار گیرد. به منظور پشتیبانی از دانش به روز، دستیابی به آن معمولا" به اعضای گروه محدود می شود، اما به دلیل مبادلات چشمگیر دانش در شرکتهای چند- ملیتی با طرف های خارجی از قبیل مشتریان، تامین کنندگان، توزیع کنندگان و حتی رقبا می‌توان دسترسی موقت اطلاعاتی را به برخی بخشهای خارج از گروه ارائه کرد. بنگاههای اقتصادی برنامه های کاربردی مختلف IT از قبیل سیستمهای هوشمند کسب و کار را به کار می‌گیرند تا از این طریق حجم عظیم اطلاعات را شناسایی و تجزیه و تحلیل کنند.

مدیریت دانش در شرکتهای کسب و کار الکترونیک

نوآوری و به کارگیری خلاقیت از جمله امور کلیدی مهارت های مدیریت دانش در شرکتهایی است که به عنوان «شرکتهای الکترونیکی (e-companies)» نام برده می شوند. در چنین حالتی، تمرکز از محصول به فرآیند تغییر یافته و دانش و اطلاعات تنها در صورتی به عنوان دارایی های سودمند محسوب می‌شوند که با قابلیت «نوآوری» یکپارچه شوند. از آنجایی که مشتریان به طور چشمگیری نیاز به راه حلهای منحصر به فرد کسب و کار دارند که متناسب با شرایط خود(tailored) بوده و به موازات آن سیستم ارزش افزوده شرکت نیز گسترش یابد، شرکتهای چند ملیتی از طریق ایجاد شرایط برای شکوفایی نوآوری مبتنی بر همکاری (collaboration driven) درجستجوی توسعه بازارها و صنایع کاملا" جدید هستند.

درنظر گرفتن شرکتهای چند ملیتی به عنوان یک کسب و کار الکترونیک با ایجاد سیستم های مدیریت دانش گسترده در صنعت درارتباط بوده و دستیابی سریع به دانش و اطلاعات چند لایه ای (multi-layered) را در میان کارکنان دانش(knowledge workers) امکان پذیر می سازد. محور اصلی این نوع کسب و کار الکترونیک، اینترنت است که درواقع به یک پلتفرم مرکزی برای کسب و کار الکترونیک در کل سیستم ارزش افزوده تبدیل می شود. برنامه های کاربردی IT که امکان دسترسی به گزارشهای آماری تحلیلی را ازطریق وب امکان پذیر می کنند(از قبیل فرآیند های تحلیلی online، سیستمهای تحلیلی کسب و کار و سیستم واسطه ای کاربرمجهز به مرورگر)،از پیش در دست ایجاد و استفاده توسط سازمانهای پیشگام و دارای تکنولوژی پیشرفته بوده است.

 

الزامات مدیریتی

مجزا کردن دانش از توسعه اطلاعات و تکنولوژی ارتباطات معاصر امری بس مشکل بوده و افراد بسیاری تکنولوژی را به عنوان یک عامل مهم و توانمند در مدیریت دانش تلقی نموده اند. در صورت داشتن یک هدف کاملا" معین و صحیح به لحاظ فرهنگی و مالی، می توان از پایگاه داده ها، سیستم های واسطه ای مورد استفاده کاربران، اینترانت و دیگر منابع رسمی دانش و شبکه های الکترونیک برای تولید دانش و به اشتراک گذاری آن در میان افراد یا بین سازمانها استفاده کرد.

درصورتی که این ابزار به طور دقیق معرفی و هدایت شود، فرصتهای مطلوبی جهت یادگیری ارائه که نهایتا" منجر به ایجاد ارزش می شود. اگرچه این حقیقت نیز نباید نادیده گرفته شود که مدیریت دانش عمدتا" بر الگوها، مهارتها و فرایند های اجتماعی استوار بوده و فراتر از تکنولوژی ها و زیرساختار های وابسته به کامپیوتر است.

تصور مدیریت اثربخش در شرکتهای چندملیتی امروز بدون ارائه مهارتهای مدیریت دانش متناسب امری بعید به نظر می رسد. شرکتهای چند ملیتی سنتی به دنبال «توسعه مزیتهای رقابتی جهانی از طریق دستیابی به اطلاعات متمرکز» می باشند، درحالی که شرکتهای چند ملیتی شبکه ای عمدتا" به صورت«سازمان های یادگیرنده یکپارچه» عمل می کنند.

چالش مدیران شرکتهای چند ملیتی، تضمین هماهنگی مهارتهای مدیریت دانش با پیکره بندی ساختاری متناسب و الگوهای ارتباطی ایجاد و بکارگرفته شده در درون شرکت و نیز ارائه پویندگی رقابتی (competitive dynamics) در صنعت به شکل کلان است. در این میان شناخت اهمیت این ابعاد به عنوان عناصر سیستم و پیروی دقیق از پویایی در سیستم مربوطه، از مهم ترین چالشها در شرکتهای چندملیتی است. اگر به عنوان مثال، پیکره بندی ساختاری و الگوهای ارتباطی در جهتی متفاوت از سیستم مدیریت دانش و IT طراحی شود و یا هریک از این عوامل با پویندگی رقابتی در صنعت فاصله داشته باشد (که شرکت در آن نهادینه شده است)، کل سیستم از هم فرو خواهد پاشید. به منظور دستیابی به هماهنگی و هم افزایی مثبت جهت یکپارچگی عناصر مجزا و نیل به یک سیستم عظیم تر، نیاز به پیوند عوامل مختلف است. تنها در این صورت است که مدیریت اثربخش دانش جزء مهمی از مزیت رقابتی مستمر خواهد شد.

 

نتیجه
در مقاله حاضر، پویایی مدیریت دانش تشریح شده است. با توجه به یک مضمون مشترک در این مطالعات، وجود تغییرات اساسی درمحیط رقابتی از یک سو اثربخشی گرایشهای سنتی شرکتهای چندملیتی را کاهش داده و از سوی دیگر نیاز حرکت به سوی ساختارهای شبکه ای را افزایش داده است. با توجه به ابعاد تکاملی شرکتهای چندملیتی، نوع سوم شرکتهای چندملیتی با زیرساخت مجازی و بر مبنای مدل کسب و کار الکترونیک معرفی شده است. این مقاله چنین استدلال می کند که با توجه به مرزهای سازمانی و ملی، این مدل برای سازماندهی فعالیت های مدیریتی و نهایتا"در اقتصاد دانش برمبنای وب(web-based knowledge economy) متناسب تر است. با درنظرگرفتن این نکته که شرکتهای چندملیتی سنتی تمایل به مدیریت بر مبنای اطلاعات متمرکز دارند، بهتر است که شرکتهای چندملیتی شبکه ای به صورت سازمانهای یادگیرنده یکپارچه مدیریت و شرکتهای چند ملیتی برمبنای کسب و کار الکترونیک نیز به صورت انجمن های مجازی فاقد حدومرز مدیریت شوند . در این مقاله انواع بنگاههای چندملیتی ازقبیل شرکتهای سنتی، شبکه ای و کسب و کار الکترونیک ازیکدیگر متمایز شده اند. همچنین به ابعاد استراتژیک،فنی،سازمانی و انسانی مدیریت دانش و تفاوت هریک از آنها در سه مدل مختلف شرکتهای چندملیتی نیز اشاراتی شده است.

 منبع:

 Title of Paper:MNCs and Knowledge Management:a typology and key
Features (by Snejina Michailova and Bo Bernhard Nielsen) in journal of Knowledge Management (2006