امیرهوشنگ دشتی
تصمیم گیری ، فراگردی است که طی آن ، شیوه عمل خاصی برای حل مسأله یا مشکل ویژهای ، برگزیده میشود[1]. ( استونر ، 1982)
امروزه بخش مهمی از وقت و کار مدیران صرف حل مشکل و تصمیم گیری میشود به طوریکه میتوان گفت وظایف اساسی برنامهریزی ، سازماندهی ، رهبری و کنترل نیز مستلزم تصمیمگیری است . بر اثر تصمیم ، خط مشیها ، جریان امور و اقدامات آتی مشخص شده ، دستورات لازم صادر میگردند بنابراین تصمیمگیری چهارچوبی برای عملکرد کارکنان سازمان فراهم میسازد و از این رو ، نقش بسیار مهمی در مدیریت ایفا میکند . این اهمیت تا بدانجاست که سایمون ، تصمیمگیری را مترادف مدیریت میداند و معتقد است که فعالیت و رفتار سازمانی ، شبکه پیچیدهای از فراگردهای تصمیمگیری ا][2]. همچنین یکی دیگر از صاحبنظران مدیریت به نام گریفیث ، تصمیمگیری را قلب سازمان و مدیریت تلقی میکند و معتقد است که تمام کارکردهای مدیریت و ابعاد سازمان را میتوان بر حسب فراگرد تصمیمگیری توضیح داد.او معتقد است تخصیص منابع، شبکه ارتباطی ، روابط رسمی و غیر رسمی و تحقق اهداف سازمان به وسیله مکانیسمهای تصمیمگیری کنترل میشوند . از این رو ، تصمیمگیری به منزله کلید فهم پیچیدگیهای سازمان و عملکردهای مدیریت است[3].
در مدیریت اسلامی نیز توجه بسیاری به امر تصمیمگیری شده است تا آنجا که امام علی (ع) تصمیم فرد را برابر با میزان عقل و اندیشه او میداند 4] ] ودر جای دیگر ، تصمیمی را که بر مبنای عقل و خرد اتخاذ شده باشد ، نجات بخش معرفی مینماید[5
در قران ، سه مرحله برای تصمیمگیری بیان شده است : 1- مشورت 2- اتخاذ تصمیم 3- توکل بر خداوند[6].
مطالعه زندگی پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام ، نشان میدهد که حتی با داشتن علم سرشار الهی و ارتباط با سرچشمه جوشان وحی ، هرگز در امور مهم بدون مشورت تصمیمگیری نمیکردند . خود پیامبر (ص) به این مطلب تصریح فرمودهاند که : « خدا و رسول او از مشورت بینیازند اما خداوند آن را وسیله رحمت برای امت من قرار داد ، زیرا کسی که به مشورت بنشیند ، به پیشرفت و سعادت میرسد و هر کس آن را ترک نماید ، گمراه و سرگردان میشود [7] .
امام علی (ع) در لزوم مشورت قبل از تصمیمگیری میفرماید : « کسی که استبداد رأی داشته باشد ، هلاک میشود وهرکس با مردان بزرگ مشورت کند ، در عقل و دانش آنها شریک شده است [[8]
از آنجا که یکی از مهمترین مراحل فرایند تصمیمگیری ، گردآوری اطلاعات جامع و موثق برای اخذ تصمیم میباشد ، مشورت و نظرخواهی از دیگران به خصوص صاحبنظران و افراد مجرب میتواند کمک بزرگی در گردآوری اطلاعات باشد و شخصی که این گونه رفتار ننماید ، قطعاً دچار سرگردانی و پشیمانی خواهد شد . چنانچه امام علی (ع) میفرماید : « مخالفت با نظر و مشورت دانشمندان با تجربه ، موجب سرگردانی و حیرت بوده و سبب پشیمانی خواهد شد »[9].
در مدیریت اسلامی ، تصمیمگیری تنها با اتخاذ تصمیم پایان نمیپذیرد بلکه پس از اتخاذ تصمیم باید به خدا توکل کرد و از درگاه لایزال الهی مدد خواست و امور خویش را بدو واگذار نمود البته پرواضح است که این واگذاری امور ( توکل ) پس از بررسی کامل اسباب و عوامل عرفی و عقلایی و تلاش فکری و عملی خود و دیگران (تصمیمگیری) خواهد بود .
گاهی در تصمیمگیری ممکن است فرد یا گروه تصمیمگیرنده به سبب مخاطرات ناشی از تصمیم ، ترس و وحشت داشته باشند و یا در نتیجه مردد باشند . توکل بر نیروی بیکران الهی ، ترس و وحشت و تردید را از بین میبرد و دل انسان را آرام میسازد و این از ویژگیهایی منحصر به فرد تصمیمگیری در مدیریت اسلامی است .
به طور کلی علل و عواملی که سبب ضعف در تصمیمگیری میگردند عبارتند از : تردید و دودلی ، ترس و وحشت از نتایج تصمیمات ، تسویف (کار امروز را به فردا انداختن ) ، عدم اعتماد به نفس ، پیروی از وسواس و هوای نفس و احتیاط بیش از حد[[10]که تمامی موارد مذکور را میتوان با توکل بر نیروی بیکران الهی برطرف نمود . بنابراین اگر خالق حکیم میفرماید : « هر گاه به تصمیم رسیدید به خداوند توکل کنید ، به این علت است که از عوامل ضعف تصمیمگیری و نگرانیها و ناآرامیهای ناشی از آن در امان باشیم و بتوانیم تصمیماتی قاطع و استوار بگیریم .
قاطعیت در تصمیمگیری ، یکی از خصوصیات لازم برای مدیران میباشد و مدیر با این خصوصیت ، با برداشتن مشکلات از سر راه ، کاروان سازمان را هر چه سریعتر به سر منزل مقصود میرساند . البته نباید شلوغ کاریها ، بیگدار به آب زدنها ، استبدادها ، خشونتها و از موضع دیکتاتورها برخورد کردن را قاطعیت به حساب آورد . اینها تفاسیر غلطی است که از قاطعیت شده است و در مدیریت اسلامی جایگاهی ندارد .
میتوان گفت آن گاه که مطالعات لازم برای انجام کاری صورت گیرد و پیشنهادها و نظرات دیگران جمعآوری شود و زمینه اجرای عمل از هر جهت فراهم شود ، تصمیم برخاسته از همه این تلاشهای آگاهانه را با جدیت و جرأت ، در چارچوب قانون اجرا کردن ، «قاطعیت» نام دارد .
امام علی (ع) میفرماید : « قاطعیت در تصمیمگیری ، نتیجه دوراندیشی است »[11
تحقیق و بررسی در سیره حکومتی امام علی (ع) به خوبی مشخص میسازد که او حاکمی دلیر و مدیری قاطع بود و در اخذ تصمیم ذرهای هراس و تردید به دل راه نمیداد و در انتخاب والیان و حاکمان ولایات و سرزمینهای اسلامی نیز ، چنین کسانی را برمیگزید لذا آن روز که مالک اشتر را به عنوان فرمانروای سرزمین مصر انتخاب مینماید ، او را چنین معرفی میکند : « همانا مالک ، در برندگی و قاطعیت ، چون شمشیری از شمشیرهای خداوند است که تیزی آن کند نمیشود و به هر جا که فرود آید ، ضربت آن بی اثر نیست [12].
-----------------------------------------------------------------------------------
۱) مدیریت عمومی – ص 23 .
۲) مقدمات مدیریت آموزشی – ص 33 .
۳) همان منبع – ص 34 .
۴) اصول و مبانی مدیریت اسلامی – ص 55 .
۵) غرر الحکم و درر الکلم آمدی – ص 55 .
۶) سوره آل عمران – آیه 159 .
۷) تفسیر درّالمنشور – ج 2 – ص 90 .
۸) نهج البلاغه – حکمت 161 .
۹) نهج البلاغه عبده – ج 1 – ص 93 .
۱۰) اصول و مبانی مدیریت اسلامی – ص 89 .
۱۱) غرر الحکم و درر الکلم آمدی – ص 121 .
۱۲) نهج البلاغه – نامه 38