دکتر سیامک عزیزی، رئیس مرکز مطالعات استراتژیک البرز، در پیامی شهادت سردار رشید و غیور اسلام،" اسماعیل عبدالسلام احمد هنیه" از رهبران شجاع و پرتلاش و استراتژیک جنبش مقاومت اسلامی فلسطین و نخست وزیر سابق دولت خودگردان، را بر تمامی مسلمانان و آزادگان جهان تبریک و تسلیت گفت.
در بخشی از این پیام آمده است : شهید رشید سردار اسلام، برادر اسماعیل هنیه که در طی سالهای اخیر یکی از ستون های اصلی جبهه مقاومت در مقابل حرکات ددمنشانه رژیم جنایتکار صهیونیستی بود، بعد از تحمل سالها تبعید و تهدید و ترورهای مکرر از سوی رهبران ملعون اسرائیل به آرزوی دیرینه اش رسید و فریاد حسین علیه السلام، سرور آزادگان عالم و امام شهید و مظلوم اش در حالی لبیک گفت که به عنوان نماد مقاومت در جهان می درخشد.
دیوان ملعون و منفوری همچون نتانیاهو تصور کرده اند که با ترور سرداران رشید اسلام شهید سلیمانی ، ابومهدی المهندس و اسماعیل هنیه آنان را از میان برده اند، در حالی که یاد و خاطره و حضور این سرداران چنان در عالم درخشان و تابناک شده است که هرگز با تلاش های مذبوحانه و ذلت باری همچون ترور در ایران و عراق یا بمباران خانه های مسکونی و کشتار زنان و کودکان در غزه و لبنان به فراموشی نخواهد رفت.
خدایا، خون شهید فقید اسلام و علمدار مقاومت در مقابل رژیم سفاک صهیونیست به سوی تو آمد و روح عظیم و جلیل اش در ایران اسلامی تا ابد حی و باقیست. انتقام برادر ما که خود و عزیزترین عزیزانش را در کربلای مقاومت و حریت به پیشگاه تو قربانی کرد، بگیر و ظلم و ظالم و صهیون و صهیونیست را از صحنه روزگار محو کن!
اولین کنفرانس بین المللی بازرگانی بین الملل، مطالعات اقتصادی و علوم انسانی در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۲ توسط ،دبیرخانه دائمی کنفرانس برگزار خواهد شد.با توجه به اینکه این همایش به صورت رسمی برگزار می گردد، کلیه مقالات این کنفرانس در پایگاه سیویلیکا و نیز کنسرسیوم محتوای ملی نمایه خواهد شد و شما می توانید با اطمینان کامل، مقالات خود را در این همایش ارائه نموده و از امتیازات علمی ارائه مقاله کنفرانس با دریافت گواهی کنفرانس استفاده نمایید.
«خاورمیانه آبستن تحولات بزرگی خواهد بود. منطقه خاورمیانه در سال جدید میلادی رخدادهایی قریبالوقوع را تجربه خواهد کرد. اتفاقات بزرگی در خاورمیانه ۲۰۲۳ در شرف وقوع هستند. سناریوهای مثبتی برای منطقه غرب آسیا قابل پیشبینی نیستند. بایدن در ۲۰۲۳ انتظار خبرهای خوب از خاورمیانه نداشته باشد.»
اینها و چند نمونه مشابه دیگر گزارههایی هستند که در چند وقت اخیر، به شکل جدی از سوی محافل رسانهای در ارتباط با تحولات پیشرو در منطقه خاورمیانه مطرح میشوند. ناظران سیاسی، جدیتر از هر زمان دیگری از وقوع رخدادهای بزرگ و سرنوشتساز نسبت به آینده این منطقه در سال جدید میلادی خبر میدهند. بسیاری بر این باور هستند که تحولات جدید میتواند همچون زلزلهای بزرگ برای نظم و امنیت منطقهای در خاورمیانه باشد. به تبع وقوع رخدادهای بزرگ در این منطقه، مناسبات بینالمللی نیز تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.
وقوع هر گونه رخداد بزرگی در خاورمیانه ۲۰۲۳، بهمعنای چالشی برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. هیچ تحول بزرگی در منطقه نمیتواند بدون ارتباط با جایگاه و امنیت ملی ایران باشد. در ادامه نوشتار حاضر به منظور تبیین هر چه بیشتر این موضوع، ۱۰ رخداد (تحول) احتمالی خاورمیانه ۲۰۲۳ ارائه میشوند که هر کدام میتوانند چالش و آزمونی بزرگ برای استراتژیستهای سیاست خارجی ایران باشند.
اولین کنفرانس ملی کاربرد هوش مصنوعی در مدیریت کسب و کار
محورهای همایش :
« وحشتناک مثل رهبری تحقیر شده با بمب هستهای؛جنگ طولانی، سخت وخسته کننده شده و هیچ چیز وحشتناکتر از رهبری تحقیر شده با بمب هسته ای نیست و گزینه های پیروزی پوتین در حال تمام شدن است».
جملات فوق متعلق به توماس فریدمن میباشد، روزنامه نگار شهیر نیویورک تایمز و برنده سه جایزه پولتیرز که سال گذشته آن را نگاشته بود و در آن زمان هنوز اوضاع جبهه روسی به اسفناکی و هرج مرج امروزی نبود .
روایت هومن سیدی در فیلم جنگ جهانی سومش ، روایت یک مرد تحقیر شده بعد از یک اوج گرفتن ناگهانی بود ولی وقتی به هدف نهایی خود نرسید،دست به انتحار تمامی عوامل فیلم زد چه کسانی که مقصر بودند و چه کسانی که مقصر نبودند . ولی روایت پوتین از آخرین بازی بزرگی که راه انداخته چه میتواند باشد !؟ تا به امروز که مرد بازنده بازی اکراین پوتین بوده که جان هزاران نفر را در هر دو جبهه جنگ گرفته شده و میلیاردها دلار ضرر به هر دو کشور وارد شده و تقریبا هیچ موفقیتی هم برای روسیه حاصل نشده است جز تصویری منفور در در اذهان جامعه جهانی و اینکه نشان داده شد که در جبهه شرق نیز خبری نیست جز کشتار .
از هفده ماه قبل و از پنجم اسفند ۱۴۰۰ ، به طور مرتب درباره حمله روسیه به اکراین، انگیزه های این حمله، تاثیر نخبگان روسی در این تصمیم و خسارات وارد شده و محتمل بر جامعه روسی در خبر آنلاین مطالبی را به رشته تحریر درآوردم و انگیزه من از نوشتن این مقاله جدید نه شبه کودتا گروه شبه نظامی واگنر، بلکه مقاله سرگئی کاراگانوف رئیس افتخاری هیت رئیسه شورای سیاست خارجه و دفاعی روسیه بود ولی دراین میان شورش واگنرها باعث شد که کمی در نگاشتن مقاله جدید درنگ کنم و با اینکه نتیجه کودتا مشخص بود و انتظار خاصی از این گروه نمیرفت ولی بهرحال این اقدام برای پرستیژ سیاسی هیات حاکمه روسی در جهان بسیار گران تمام شد و نشان دهنده اختلاف بین نخبهگانی حاکم بر روسیه بود
این مقاله به یاری یافتههای برآمده از مطالعات جنبشهای اجتماعی دو ایده اصلی را میپرورد. نخست اینکه ما اکنون در دوره نهفتگی ناآرامی های اجتماعی در ایران به سر میبریم. تلاش میکنیم منظور از دوره نهفتگی جنبشها و کارکردهای این دوره در مسیر کلی حیات جنبشها را با تمرکز بر دیدگاههای آلبرتو ملوچی توضیح دهیم. سپس با استفاده از دیدگاههای ژوزف گاسفیلد و تفکیک مفهومی- نظری او بین جنبشهای خطی و سیال، نشان خواهیم داد که اولاً مطالعه جنبشهای اجتماعی در ایران کنونی از منظر عناصر سیالیت کارآمدی بیشتری دارد و ثانیاً مهمترین ویژگی دوران نهفتگی این جنبش اعتراضی، گذار از عناصر خطی به عناصر سیال است. در بخش نتیجهگیری برخی ملاحظات راهبردی برای مواجههای عالمانه و کارآمد با این وضعیت پیشنهاد می شود.
روسیه در سال های اخیر برای تحقق اهداف خود در رابطه با کشورهای اروپایی بیش از گذشته از جنگ هیبریدی استفاده کرده است. پرسش اصلی این مقاله عبارت از این است که «هدف روسیه از به کارگیری جنگ هیبریدی در رابطه با کشورهای اروپایی چیست و در این مسیر، از چه ابزارها و روشهایی بهره گرفته است؟» در پاسخ به این پرسش، این فرضیه از سوی نویسنده مطرح شده که «هدف اساسی روسیه، بازگشت به جایگاه ابرقدرتی و تغییر موازنه به سود خود در مناسبات با غرب است. چون کسب این هدف، دیگر به شیوههای جنگ متقارن و سنتی امکانپذیر نیست، مسکو به نسل نوین جنگها یعنی جنگ هیبریدی و بهرهگیری از ابزارهای متعدد و متنوع آن همچون حمله های سایبری، انتشار اخبار نادرست و جعلی، حمایت از شبکههای فساد و فشار اقتصادی، مداخله در انتخابات کشورهای اروپایی و تشکیل شبکهای از متحدان سیاسی در کشورهای اروپایی، حمایت از جداییطلبی در اروپا و استفاده از گروه ها و سازمانهای مخالف روی آورده است».
متن نهایی لایحه برنامه هفتم توسعه (۱۴۰۶-۱۴۰۲)
شناسنامه قانون- متن نهایی لایحه برنامه هفتم توسعه منتشر شد. پیش از این فایلی منتشر شده بود که حداقل به لحاظ ترتیب مواد اختلاف اندکی با این متن نهایی داشت. فرصت تطبیق سایر اختلافهای احتمالی و کم یا زیاد شدن احکام وجود نداشت.
مقدمه
در اجرای سیاستهای کلی برنامه پنجساله هفتم توسعه در طی سالهای ۱۴۰۶-۱۴۰۲ با رویکرد تحقق رشد اقتصادی عدالتمحور، اصلاح نظام بانکی و مهار تورم، اصلاح ساختار بودجه، اصلاح نظام مالیاتی، اصلاح صندوقهای بازنشستگی، امنیت غذایی و ارتقاء تولید محصولات کشاورزی، بهبود نظام مدیریت یکپارچه منابع آب، رفع ناترازیهای انرژی، تسریع در اجرای طرحهای کلان پیشران و زنجیره ارزش، توسعه ساخت مسکن، افزایش سهم ترانزیت و اقتصاد دریامحور در اقتصاد ملی، ارتقاء نظام سلامت، ارتقاء فرهنگ عمومی و رسانه، بهبود جایگاه و منزلت زن و خانواده و رشد جمعیت، افزایش نقش میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، بهبود وضعیت تأمین اجتماعی و سیاستهای حمایتی، بهبود سیاست داخلی و ارتقاء سلامت اجتماعی، افزایش سهم و نقش شبکه ملی اطلاعات و اقتصاد رقومی (دیجیتال)، ارتقاء نظام علمی، فناوری و پژوهشی، ارتقاء نظام آموزشی، افزایش اثربخشی سیاست خارجی، ارتقاء توان دفاعی و امنیتی، اصلاح نظام اداری و تحول قضائی و حقوقی لایحه برنامه پنجساله هفتم توسعه کشور برای انجام تشریفات قانونی تقدیم میشود:
ماده ۱- تعاریف و اختصارات
الف- برنامه: برنامه پنجساله هفتم توسعه (۱۴۰۶-۱۴۰۲)
ب- سازمان: سازمان برنامه و بودجه کشور
پ- دستگاههای اجرایی: دستگاههای اجرایی موضوع ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۱۳۸۶ و ماده (۵) قانون محاسبات عمومی کشور
ت- بانک مرکزی: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
ماده ۲- در اجرای بند اول سیاستهای کلی برنامه و بهمنظور تحقق اهداف کمی زیر مطابق با احکام این فصل، اقدام میشود.
روسیه پس از نبرد با اوکراین، دیگر روسیه سابق نخواهد بود؛ بنابراین بسیاری از معادلاتش در منطقه برهم زده خواهد شد یا مجبور میشود هزینههای سنگینی را برای اجرای بخشی از آنها پرداخت کند.
دیپلماسی ایرانی: از زمان آغاز حمله روسیه به اوکراین و ورود نیروهای روسی به خاک اوکراین، تحلیلهای گوناگونی مطرح شده و نظریات و پیشبینیهای قابل توجهی از سوی کارشناسان و تحلیلگران امر مطرح شده است. با این وجود سعی شده در یادداشت پیشرو، تحولات پیش آمده از چند منظر مورد بررسی قرار گیرد:
صحنه میدانی جنگ
شهر کییف از چهار ناحیه درمحاصره است. روسها یک جبهه از شمال غرب (مرز بلاروس) نیروگاه اتمی "چرنویل" باز کردند، جبهه دوم از شمال شرق، مهمترین استان یعنی از خارکیف آغاز شده که شهر در محاصره ارتش روسیه است، این دو جبهه قرار است در پشت کاخ ریاست جمهوری اوکراین "زلنسکی" به همدیگر برسند، که در این صورت نیروهای اوکراینی با سلاح سبک موجود قدرت مقابله با پشرفته ترین تجهیزات مدرن را نخو هند داشت. جبهه سوم از دو جمهوری خودمختار روس تبار (دونتسک و لوهانسک) شروع شده که این دو جمهوری به لحاظ اینکه ۸۰٪ مردم این شهرها روسی هستند مسیر حرکت ارتش روسیه به کی یف را هموار کردند. جبهه چهارم نیز از سواحل دریای سیاه و دریای آزوف وشهر بندری اُدسا و خرسون به سمت کییف در حرکت است. این چهار جبهه اگر با مقاومت ارتش و مردم اوکراینی و نیروهای خارجی روبه رو نشود ارتش روسیه در روزهای آینده به پایتخت اوکراین میرسد و اگر جبهه مقاومت تقویت شود سرعت روس ها کُند و احتمالا جنگ به فرسایش کشیده می شود .
The opposition between Russia and the United States in Ukraine and its impact on the national interests of Iran
چکیده
روابط روسیه و آمریکا در سالهای اخیر با فراز و فرود بسیار همراه بوده و مسائلی مانند حفظ و گسترش نفوذ در مناطق پیرامونی روسیه، ژئوپلیتیک خطوط انتقال انرژی، استقرار سامانه دفاع موشکی امریکا و ناتو در شرق اروپا، مسئله هستهای ایران و کره شمالی تأثیر فراوانی بر این روابط داشته است. در این بین میتوان بحران اوکراین را نقطه عطفی در تحول روابط روسیه و امریکا دانست که بیانگر اوج اختلافات و رقابتهای ژئوپلیتیک دو طرف است. با توجه به آنکه ماهیت بینالمللی بحران اوکراین پیامدهای عمیقی بر روابط بینالملل خواهد داشت. در عصر جهانی شدن، اوضاع منطقهای و جهانی در هم تنیده شده است؛ لذا بحران در یک منطقه، منافع بازیگران در مناطق دیگر را تحت ﺗﺄثیر قرار میدهد. اوکراین از زمان استقلال با بحرانهای متعددی مواجه بوده است که نقطه اوج آن در سال 2014 و تقابل آمریکا و روسیه در مورد آن بوده است. بر این اساس مقاله پیشرو درصدد پاسخ به این سئوالات است که ریشههای بحران 2014 اوکراین چیست؟ و تقابل روسیه و آمریکا در بحران اوکراین چه ﺗﺄثیری بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ فرضیه این پژوهش بدین ترتیب قابل طرح است که بحران اوکراین، ریشه در رقابت روسیه و آمریکا در این کشور داشت که در انقلابهای نارنجی، آبی و بحران 2014 به منصه ظهور رسید به طوری که وقوع بحران مذکور باعث تقویت روابط مسکو- تهران در راستای تحقق منافع ملی ایران شد. این مقاله در خرداد ماه 1397 تهیه شده است.
Relations between Russia and the United States have been accompanied by ups and downs in recent years, and issues such as maintaining and expanding influence in the periphery of Russia, geopolitical energy transmission lines, the deployment of the US missile defense system and NATO in Eastern Europe, the nuclear issue of Iran, and North Korea has had a great deal of influence on these relationships. In the meantime, the crisis in Ukraine can be regarded as a turning point in the development of relations between Russia and the United States, indicating a peak of disagreements and geopolitical rivalries on both sides. Given that the international nature of the crisis in Ukraine will have profound consequences on international relations. In the era of globalization, regional and global conditions have been interwoven. Therefore, the crisis in one region affects the interests of actors in other areas. Ukraine has faced several crises since its independence, with its peak in 2014 and the US-Russian opposition to it. Accordingly, the previous article seeks to answer these questions, which is the origins of the 2014 crisis in Ukraine. What has the Russian-American opposition to the crisis in Ukraine affected the national interests of the Islamic Republic of Iran? The hypothesis of this study is that the crisis in Ukraine was rooted in the Russian-American rivalry that appeared in the Orange, Blue and the Crisis of 2014, so that the crisis would strengthen the Moscow-Tehran relationship in line with Realization of national interests of Iran.
قانون بودجه سال ۱۴۰۱ کل کشور که در جلسه علنی مورخ ۱۴۰۰/۱۲/۲۵ مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید طی نامه شماره ۱۳۱۴ مورخ ۱۴۰۱/۰۱/۰۹ توسط رییس جمهور ابلاغ شد.
دهمین کنفرانس بین المللی حقوق و قضایی در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ توسط ،سازمان بین المللی مطالعات دانشگاهی برگزار خواهد شد.با توجه به اینکه این همایش به صورت رسمی برگزار می گردد، کلیه مقالات این کنفرانس در پایگاه سیویلیکا و نیز کنسرسیوم محتوای ملی نمایه خواهد شد و شما می توانید با اطمینان کامل، مقالات خود را در این همایش ارائه نموده و از امتیازات علمی ارائه مقاله کنفرانس با دریافت گواهی کنفرانس استفاده نمایید.
در فیزیک، نظریه ریسمان (به انگلیسی: String theory) یک چهارچوب نظری فراهم میآورد که در آن ذرات نقطهای فیزیک ذرات با اشیاء یک بعدی به نام ریسمانها جایگزین شدهاند. این نظریه به توصیف این میپردازد که چگونه ریسمانها در فضا منتشر شده و با همدیگر برهمکنش میکنند. در مقیاس های بزرگتر از ابعاد ریسمانها، ریسمانها شبیه ذرات نقطهای هستند که جرم، بار، و دیگر خواص آنها توسط وضعیت ارتعاشی هر ریسمان مشخص میشود. در نظریه ریسمان، یکی از حالت های متعدد ارتعاشی متناظر با گراویتون است؛ ذره ای در مکانیک کوانتومی که نیروی گرانش را حمل میکند. لذا نظریه ریسمان به نوعی نظریه گرانشی کوانتوم هم میباشد.
نظریه ریسمان موضوع گسترده و متنوعی است که تلاش دارد تا تعدادی از مسائل عمیق فیزیک بنیادی را حل کند. نظریه ریسمان برای مسائل متعددی در فیزیک سیاهچاله و کیهان شناسی اولیه جهان اعمال شده و موجب پیشرفت های عمدهای در ریاضیات محض گردیده است. به علت این که نظریه ریسمان توضیح یکپارچهای از گرانش و فیزیک ذرات ارائه می دهد، کاندیدی برای نظریه همه چیز است؛ مدل ریاضیاتی خود-بسنده که تمام نیروهای بنیادی و اشکال مختلف ماده را توصیف میکند. با وجود کارهای زیادی که روی این مسائل انجام شده است، هنوز مشخص نیست که نظریه ریسمان تا چه حد توصیفگر جهان واقعی است یا این که اصولاً این نظریه تا چه میزان آزادی عمل در انتخاب جزئیاتش را میدهد.
بسیاری از نظریهپردازان علوم سیاسی همواره از جمله " نظم نوین جهانی " برای دورههای جدید تحولات و مناسبات سیاسی جهانی که خود پیامد تغییرات سیاسی و اجتماعی بزرگ و فراگیر جهانی و منطقهای هستند، بهره بردهاند.
نظم نوین جهانی طی یکصد سال اخیر برای تحولاتی فراگیر و بزرگ در نظام جهانی مانند: جنگ اول جهانی، جنگ دوم جهانی، نظام دو قطبی جنگ سرد، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جهان آمریکایی، 11 سپتامبر 2001 و ... مورد استفاده قرار گرفته است که بیشتر جنبه مطلق سیاسی، نظامی و تاحدودی اجتماعی داشتهاند.
سیاستگذاران ارشد جهانی که در انجمنها، محافل یا قدرتهای بزرگ جهانی به ترسیم و تدوین سیاستهای جهانی و آینده بشر مشغول بوده و هستند، طی چند دهه اخیر بیشتر بر مؤلفههای قدرتسازی در حوزه نظامی و اقتصادی تکیه نموده و سیاستگذاری آنان نیز معطوف به حفظ یا برسازی نظمهای نوین جهانی بر پایه قدرت نظامی و اقتصادی بوده است.
جهان سیاستگذاری عمومی که اغلب در سیطره قدرتهای بزرگ بهخصوص ایالات متحده آمریکا بوده است، جلوهای از نظم نوین جهانی را ارایه داده که بر " جهانی شدن " یا " جهانی سازی " سیاستگذاری یک طیف خاص از حاکمان و حکمرانیهای سامانمند و قدرتمند جهانی استوار بوده است. در چنین فرآیندی است که سیاستگذاری جهانی دارای اساس و چارچوبها یا همان استانداردهای غربی بهویژه آمریکایی شده است.
نظم نوین جهانی، الزامی به نوین و جدید بودن ندارند و شاید به نوعی بازگشت یا احیای وضعیت پیشین و قدیمیتر نیز منجر گردد. همانگونه که فرید زکریا در کتاب خود " جهان پساآمریکایی " در مورد نوع نظم نوین جهانی مورد نظر جرج بوش پدر در دهه 1990 مینویسد:<< منظور او [جرج بوش پدر] صریحاً گسترش جهان کهنه غربی در سراسر جهان بود>>1. بنابراین نظم نوین جهانی در دهه دوم قرن بیست و یکم که بر پایه تغییرات آب و هوایی یا همان آشوب و انقلاب اقلیمی استوار است نیز را میتوان نوعی بازگشت به نظم یا بینظمی سدههای پیشین قلمداد نمود که بشر از مدیریت و کنترل رویدادها و حوادث طبیعی عاجز و ناتوان بوده، دولتهای وقت نیز تنها در قالب نبرد با محیط زیست به سیاستگذاری میپرداختند!
اکنون در دهه 2020 میلادی که بسیاری آن را عصر پیشرفت و فناوری نامیده و بشر را در اوج توانمندی و آفرینش وضعیتهای جدید میدانند، جهان و بقای بشر بار دیگر در آستانه یک نظم نوین جهانی بسیار مبهم و رازآلود قرار گرفته است که تمامی قدرتهای بزرگ و کوچک را به چالشی فراگیر کشیده و تهدید مینماید.
نویسنده: اریکا مارات
ترجمه: سمیه زنگنه، عضو گروه مناسبات استراتژیک اوراسیا -خاورمیانه
فاجعه سیاسی و انسانی در افغانستان تهدیدی برای افزایش گرایش های استبدادی در تاجیکستان و ازبکستان است. با خروج نیروهای آمریکایی و ائتلافی از افغانستان و تسلط سریع طالبان، کشورهای همسایه آسیای مرکزی بار دیگر در کانون توجه بین المللی قرار گرفتهاند. کشورهایی که با افغانستان مرز مشترک دارند - تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان - اکنون در ارائه پشتیبانی از اقدامات امنیتی برای مردم افغانستان و همچنین رسیدگی به نگرانی های امنیتی خود حیاتی هستند.
افغانستان تحت کنترل طالبان برای کشورهای آسیای مرکزی چیز جدیدی نیست. طالبان بلافاصله پس از استقلال این منطقه از اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ به سرعت در سراسر افغانستان گسترش یافت. اما برخلاف دهه ۱۹۹۰ ، زمانی که کشورهای آسیای مرکزی مستقل شدند و آینده آنها نامشخص به نظر می رسید، تحولات امروز در افغانستان برای تمایل به سرکوب مخالفان داخلی و بهره مندی از بحران های امنیتی برای تحکیم قدرت خود، آشکار شده است.
مشارکت راهبردی پکن و تهران یک همکاری تحریم گریز و توسعه محور است.
مهرداد علهپور، پژوهشگر گروه سیاست خارجی پژوهشکده تحقیقات راهبردی در مصاحبه¬ای اختصاصی با «باشگاه خبرنگاران جوان» به تحلیل و ارزیابی گفتوگوی تلفنی رؤسای جمهور دو کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در روز دوشنبه ۲۳ می ۲۰۲۱/سوم خرداد ۱۴۰۰ پرداخت:
مهرداد علهپور: نخستین موردی که مطرح شد اظهار آمادگی آقای «شی جین پینگ» در جهت تعمیق و تقویت سطح همکاریهای خود با جمهوری اسلامی ایران و حفاظت از منافعِ مشترکِ دوجانبه بود. نکتۀ قابلتوجهی که در این خصوص باید مطمح نظر قرار گیرد آن است که در حال حاضر تعمیق روابط تهران و پکن، بیش از هر زمان دیگری در قالب برنامۀ همکاری جامع ۲۵ ساله قابل حصول است؛ برنامهای که در ۷ فروردین ۱۴۰۰/۲۷ مارس ۲۰۲۱، با امضای وزرای خارجه دو کشور (محمدجواد ظریف و وانگ یی) در مقام نظر و عمل، سطح روابط رو به توسعۀ دو کشور را در تمام زمینهها به سطح راهبردی ارتقا داد. از اینرو ضروری مینماید که تلاشهای لازم بهمنظور اجرایی و عملیاتی شدن توافقات دو کشور در اسرع وقت صورت پذیرد.
علهپور افزود: یکی دیگر از مباحث و مواردی که در تماس تلفنی میان آقای روحانی و آقای شی مطرح شد حمایت رئیسجمهور چین از خواستۀ منطقی ایران در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و مشخصاً مذاکرات هستهای در وین بود. وی در همین رابطه اظهار داشت که آمادۀ تقویت هماهنگی با جمهوری اسلامی ایران بهمنظور حفاظت از منافع مشترک دو طرف است. نکتۀ قابلتأملی که در این زمینه خودنمایی میکند آن است که طی سالیان و حتی دهههای اخیر مورد مشابهی را نمیتوان یافت کرد که در آن جمهوری خلق چین مبادرت به چنین اقدامی کرده باشد. به بیانی بهتر میتوان چنین اظهار داشت که حمایت پکن از مواضع منطقی تهران در مذاکرات با کشورهای اروپایی نشان از آن دارد که: ۱ ـ چین به سبب پشتوانۀ سیاسی ـ اقتصادی کمنظیری که طی سالیان اخیر کسب کرده است خواهان نقشآفرینی بیشتر در مسائل بینالمللی است؛ ۲ ـ چین در بزنگاههای تاریخی و در مواردی که لازم است از کشورهای همپیمان خود حمایت لازم را به عمل خواهد آورد. علاوه بر حمایت از مذاکرهکنندگان ایرانی در وین، نمونۀ عینی و عملی حمایتهای راهبردی پکن از تهران در شرایطی کنونی را میتوان در مواردی همچون تأمین واکسن موردنیاز ایران برای واکسیناسیون در مقابله کووید ـ ۱۹ و همچنین تعهد طرف چینی به همکاری با ایران در جهت ساخت رآکتور اراک در چارچوب برجام، مشاهده کرد.
کتاب «بررسی جامعهشناختی علل ناکارآمدی سیاستها و برنامه های ضد فساد در ایران بعد از انقلاب» به سفارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهور توسط زینالعابدین افشار به رشته تحریر در آمده است.
در پیشگفتار این کتاب آمده است:
تجربه سالهای متمادی اجرای سیاستهای ضد فساد در ایران، بازنمایی خوبی در شاخصهای برآوردهکننده وضعیت کشورمان در زمینه کاهش فساد و افزایش شفافیت ندارد. تحقیق، بررسی و مطالعات متعددی در این راستا انجام شده است که فساد چیست؟ چه تأثیراتی بر متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد؟ شهروندان چه دیدگاهی در خصوص وضعیت فساد دارند؟ و کدام متغیرها تأثیر تأثر افزایشی یا کاهشی بر فساد دارند؟
مجموع مطالعات داخلی که در این خصوص انجام شده است، تا بالندگی فاصله دارد. دانستن وضعیت توصیفی و چیستی مهم است اما نوع دیگری از مواجهه با مسأله فساد میتواند اینگونه مطرح شود که تاکنون در کشور ما چگونه با مسألهمندی فساد مقابله شده است؟ چه سیاستهایی در قبال آن اتخاذ شده و تا چه اندازه سیاستهای مبارزه با فساد در کاهش آن مؤثر بوده است؟
بنابراین، با دو رویکرد توصیفی و تبیینی میتوان به این سؤال پاسخ داد. آنچه از منظر سیاستگذاری به کار میآید شناختن سازوکارهایی است که بتواند با ارتباط عناصر ساختاری، توصیفی از موفقیت یا عدم موفقیت برنامههای تدوین شده ارائه کند.
با توجه به اینکه به نظر میرسد این روزها شرایط یکنواخت عمر کوتاهی دارد، از اینرو ارائه یک نتیجهگیری مجدد را ارزشمند میدانیم. قیمتهای متغیر، محصول اصول بنیادین بازار نفت (به عنوان مثال: عرضه، تقاضا و موجودی انبارهای نفتی) و تأثیر منفی احتمالی اخبار است. از اینرو به نظر میرسد تعاملات سفتهبازانه که اکنون هفتهها است در بازارهای نفتی متداول است آماده تغییر جایگاه هستند و درصورتیکه تغییرات اساسی در اصول بنیادین بازار نفت صورت گیرد، این تغییر جایگاه میتواند در مقیاس گستردهای صورت پذیرد. به نظر میرسد که تقاضا در سه ماه سوم از عرضه مازاد جدید پیشی بگیرد که نشاندهنده کشش در بازار بورس است. ولیکن همزمان با نگرانیها درباره تولید نفت لیبی و طوفانهایی که طی چند هفته آتی در خلیج مکزیک به وقوع خواهد پیوست، با افزایش تولید پالایشگاهها باید از قیمت نفتخام حمایت بیشتری شود.
برای مطالعه و دریافت متن کامل این مقاله، روی لینک زیر کلیک کنید.